دنبال کننده ها

با پشتیبانی Blogger.

postheadericon سبزاللهي ها يا جُلبك سبزچه کساني‌ هستند ؟






سبز اللهي ‌ اکبر گنجي است كه برادران پاسدارش مي گويند وي را به دليل اينكه با پونز رو سري دختران بدحجاب را به پيشانيشان مي چسباند اكبر «پونز » صدايش مي كرد ند و حالا با شال ۲ متري سبز بر گردن از شيطان بزرگ تقاضا مي‌کند بودجه اپوزيسيون را به نيروهاي بر انداز ندهد , بلكه بدهد به اکبر گنجي ؟!
سبز اللهي يعني‌ محسن مخملباف همکار سابق لاجوردي تئوريزيسين خشونتهاي دهه ۶۰ در قالب فيلم که بعد از خيزش ۸۸ با عنوان سخنگوي جنبش سبز در پارلمان اروپا سخنراني‌ مي‌کرد .
سبزا للهي يعني‌ ابراهيم نبوي(گزمة وردست لاجوري)
که در انقلاب فرهنگي‌ خميني در دانشگاه شيراز دانشجويان را از بام دانشگاه به زير پرتاب ميکرد و اينک براي سهم بيشتر غنأئم سينه چاک مي‌کند .
سبزاللهي يعني‌ اردشير امير ارجمند که بدون هيچ مانعي از ايران خارج ميشود از شيطان بزرگ تقاضاي پناهندگي مي‌کند.و بعد از ملاقات با پادوي پيشاني سفيد احمدي‌نژاد يعني تريتا پارسي‌ كه به افتخارش ناهار سرو مي كند بيانيه راه سبز امُيد ميدهد و مردم را به راهپيمايي سکوت در خيابانهاي ولي‌ عصر تهران دعوت مي‌کند و جنبش مردم ايران را به وضعيت اسف با ر امروز مي‌کشاند.
سبزاللهي يعني‌ آخوند کديور و تريتا پارسي که با ۳۵ اشُتر ديگر به وزارت خارجه آمريکا نامه ميدهند که اگر مجاهدين را از ليست تروريستي خارج کنيد جنبش سبز به حاشيه ميرود.
سبزاللهي يعني‌ پيروان اينها. سبزاللهي يعني‌ کساني که دنبال سهمي از قدرت هستند و نه آزادي مردم سبز اللهي يعني كساني كه مي خواهند به «عصر طلايي امام» برگردند و کساني هستند که از شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه حالشان دگرگون ميشود .
شک نکنيد اگر انقلاب سوريه چند تا از اين سبزاللهي‌ها را داشت مردم همان ماه اول و دوّم به خانه هايشان ميرفتند هم چنان که مردم ايران به خانه‌هايشان رفتند . و اينان در ينگه دنيا و بلاد كفر به
به نام و نشان و نان و نوا رسيدند و خُرسندند كه نظام
مقدس اللهيشان كه ميراث «امام راحل» است و اينان مي خوا ستند چرخ دنده هاي تاريخ را به عصر او برگردانده و همانجا متوقف كنند! سقوط نكرد.
سبز اللهي در يك كلام يعني «جُلبك سبز»