دنبال کننده ها

با پشتیبانی Blogger.

postheadericon منوچهر هزارخانی-باز هم قصه لیست سیاه

پنج‌شنبه، ۰۵ آبان ۱۳۹۰ / ۲۷ اکتبر ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button
از داستان مبارزهٴ پیگیر و خستگی ناپذیر مجاهدین برای بیرون آوردن نام سازمانشان از لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا ـ که هنوز به صورت روزمره ادامه دارد و اوج آن را در تظاهرات ۲۲ اکتبر در برابر کاخ سفید واشینگتن شاهد بودیم ـ من سه تکه (یا سه اپیزود) را ـ که الزاماً مهمترین نیستند، ولی به اندازه کافی گویا هستند ـ به طور خیلی خلاصه یادآوری می کنم و بعد از آنها یک نتیجه ساده می گیرم.
۱ ـ یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا ، در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران دربارهٴ تعلل این وزارتخانه در اجرای حکم دادگاه فدرال مبنی بر تجدید نظر در لیست سیاه، گفت ما در حال بررسی عواقب سیاسی بیرون آوردن نام مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی هستیم .
۲ ـ سی و هفت تن از دلال ـ لابی ـ واسطه های ایرانی ـ آمریکایی و آمریکایی ـ ایرانی ، که رسالتشان جوش دادن معامله بین شیطان بزرگ و اسلام عزیز است. در نامه یی به وزارت خارجه آمریکا تقاضا کردند که این وزارتخانه حتماً نام مجاهدین را در لیست سیاه خود نگهدارد ، زیرا آنها، پس از بیرون آمدن از لیست سیاه، با قدرت تشکیلاتی و توانایی زیادی که در بسیج نیرو دارند ، زیر پای ”جنبش سبز” را در خارج کشور خالی می کنند.
۳ ـ در یکی از جلسات استماع درباره همین موضوع ، در کنگره آمریکا، یکی از نمایندگان خطاب به خانمی که دولت را نمایندگی می کرد گفت شما ۴۵۰ روز است که سازمان مجاهدین را گروگان گرفته اید و نمیخواهید از حکم دادگاه فدرال پیروی کنید، چرا؟ و نماینده دولت فقط گفت : من احساس شما را درک میکنم! سخنران باز پرسید آیا میتوان امیدوار بود که تا ۴۵۰ روز دیگر تکلیف این پرونده را روشن کنید؟ نماینده دولت باز پاسخ داد من احساس شما را درک می کنم! (انگار که هدف نماینده کنگره از طرح سؤالهایش به دست آوردن احساس همدردی نماینده دولت بوده نه گرفتن یک جواب قاطع در مورد یک پرونده مشخص)
من نتیجه می گیرم که گروگانگیران لیست سیاه با همین زبان الکن دارند به روشنی می فهمانند که ”اصطبل ایشمنت ” با همه توانش ”بااونا” ست ـ با حافظان عمامه سیاه ”رهبر معظم” و یا حسرت به دلان ”دوران طلایی امام راحل” نه با ما ساختارشکنان و سرنگونی طلبان. شما چه نظری دارید؟ اگر هم نظریم پس بکوشیم تا تلاش گروگانگیرهای مدرن را خنثی کنیم .

postheadericon دکتر سعید ماسوری از تحصیل در زندان محروم شد.

خبرگزاری هرانا - دکتر سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که قریب به ۱۱ سال است در زندان به سر می برد، به تازگی از سوی مسئولان زندان از ادامه تحصیل در زندان نیز محروم شده است.
دکتر ماسوری از دی ماه سال ۱۳۷۹ که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد.
مادر این زندانی سیاسی در گفتگو با گزارشگر هرانا می گوید که طی این مدت بارها از مسئولان درخواست مرخصی کردند منتها هیچ گاه درخواست های بی نتیجه بوده و کسی پاسخگوی ایشان نبوده است و حتی به تازگی ماموران اطلاعات به آن ها گفته اند که در این خصوص پیگیری نکند چرا که نتیجه ای در بر نخواهد داشت.
وی می افزاید که مسئولان حتی وعده داده بودند که پس از ۱۰ سال وی مجدد مشمول عفو خواهد شد اما این وعده هم محقق نشده است.
سعید ماسوری که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود، پس عفو، با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد.
وی با اشاره به اینکه آقای ماسوری در بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، در شرایط سختی محبوس است اشاره می کند که وی از ناحیه ی کمر دچار مشکلات حاد است و همین طور سال هاست که درد دندان دارد اما علی رغم اینکه هزینه های مربوطه را هم پرداخت کردند، مسئولان نسبت به درمان وی اقدامی به عمل نمی آورند.
وی هم چنین در پاسخ به سوال گزارشگر هرانا مبنی بر وضعیت روحی اش نیز می افزاید: "مگر تحمل زندان در چنین شرایطی و پس از ۱۰ سال روحیه را می تواند خوب نگه دارد؟ سعید تنها دلخوشی اش تلفن بود که آن را هم قطع کردند."
خانم ماسوری در ادامه یادآور می شود که از زمان انتقال فرزندش به بند امنیتی زندان رجایی شهر، امکان استفاده از تلفن نیز از وی سلب شده و به همراه دخترش مجبورند دو هفته یکبار از خرم آباد به تهران جهت ملاقات کابینی سفر کنند و پدر این زندانی سیاسی نیز به علت کسالت و ناراحتی های جسمی قادر به سفر و ملاقات با فرزندش نیست.
مادر این زندانی سیاسی در پایان اشاره می کند که آقای ماسوری پس از اینکه در زندان موفق به اخذ مدرک کارشناسی شد، مدتی ست از ادامه تحصیل نیز محروم شده است و آن ها علاوه بر اینکه مبلغ شهریه را پرداخت کرده اند اما مسئولان حتی اجازه ی دریافت کتاب را به وی نمی دهند.
این در حالیست که به گفته ی خانم ماسوری، چندین ماه است علاوه بر کتاب حتی برخی روزنامه های کثیرالانتشار که معمولا در زندان توزیع شده و در اختیار زندانیان قرار می گرفت هم ممنوع شده است.

يكي تير و دو نشان ولي فقيه و اركسترر سمفوني وزارت اطلاعات و لابي جاده صاف كن تروريسم رژيم

دوستان سلام چند روز پيش همه در جريان اخبار توطئه ترور سفير عربستان سعودي در آمريکا توسط ماموران وزارت بدنام اطلاعات رژِيم قرار گرفتيم. اعترافات صريح فرد دستگير شده جائي براي انکار باقي نگذاشت که رژيم خواسته از ضعف مفرط دستگاه حاکمه آمريکا در برخورد با پدرخوانده تروريسم استفاده نموده و قدرت خود را در انجام عمليات تروريستي در خاک آمريکا را به رخ آنها بکشد و از اينطريق باج خواهي معمول خود را بعمل آورد. سنتي که بدجوري به دهان خامنه اي و رژيمش مزه کرده و بهيچوجه نمي خواهند از آن دست بردارند بخصوص آنکه اراده قاطعي را در برخورد با خود در جامعه بين المللي و در راس همه در هيئت حاکمه آمريکا نمي بينند. انتخاب سفير عربستان در آمريکا هم با هدف يک تير دونشان صورت گرفته است که آگاهان سياسي بر آن واقفند. اما در فرداي روز انتشار اين خبر ارکستر مزدوران شناحته شده رژِيم سمفوني همساني را شروع به نواختن کرد.
در اين سمفوني که در آمريکا لابي رژيم و در راس همه جريان ترتيا پارسي "ناياک" و در اروپا بني صدر و ديگر حافظان "عمود خيمه ولايت" و باز از سر گيري "دوران صدر انقلاب" و فراري داده شده هاي "جريان سبز" در آن شرکت داشتند و در ايران هم "رئيس جمهور اصلاحات" و ديگر اصحاب رسانه اي وابسته به رژيم در آن مي نواخت تمام وجه همت خود را در "ساختگي بودن اين سناريو" بکار گرفته و در نهايت آن را متوجه خودسري "جريان انحرافي" و باند احمدي نژاد - مشائي دانستند تا در مقابل اين خوش رقصي مستجاب الدعوه ناخوانده شوند. وزارت اطلاعات رژيم که سرنخ اين ارکستر را بعهده داشت بعد از اينکه جبهه خود را به اصطلاح محکم ديد در قدم بعدي مطابق معمول خواست سر شتر را بسمت مجاهدين کج کرده و با نسبت دادن اين ترور به مجاهدين بنا به تز معروف گوبلز که "دروغ هر چه بزرگتر باشد به باور نزديکتر است" در پس مشاطه گري هاي مزدوران و لابي هاي هاي رنگارنگش و در فقدان يک "اراده" مشخص در جامعه بين المللي عليه غول بنيان کن بنيادگرائي و صدور تروريسم دولتي ماهي بسا بزرگتري بگيرد. اين توطئه و مواضع به اصطلاح اپوزيسيون دروني که موجويت آنها نه در ضديت با رژيم بلکه با مقاومت خونبار و سرفراز مردم ايران که توسط مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران نمايندگي مي شود تعريف مي شود يکبار ديگر ثابت نمود که جرياني بنام اپوزيسيون تنها با درخواست سرنگوني تمام عيار اين رژيم معني و مفهوم پيدا مي کند و خرده جرياناتي که خواهان باز از سر گيري "دوران صدر انقلاب" و يا "بازگشت به عصر طلائي امام" دجالان و فرومايگان هستند چيزي جز چوب زير بغل رژيم در شرايطي همچون وضعيت کنوني نيستند. خوش رقصي اين جماعت و هنري که آنها در اجراي ماموريت خود در تقسيم کار صورت گرفته توسط وزارت اطلاعات بدنام رژِيم در توجيه اعمال جنايتکارانه رژيم از خود بخرج مي دهند مسلما گردانندگان اين حکومت و در راس همه ولي فقيه ارتجاع را انگشت به دهان و متعجب نگاه داشته و آنها را براي طراحي و اجراي اعمال جنايتکارانه بعدي جري تر و جدي تر مي سازد.
عليرضا يعقوبي

سایت همبستگی ملی

سایت همبستگی ملی
سایت همبستگی ملی

وب لاگ متحصنین ژنو

وب لاگ متحصنین ژنو
وب لاگ متحصنین ژنو

جستجو




postheadericon يكي ديگر ازحقه هاي لو رفته براي نشان دادن اقتدار نظام در سفر خامنه اي به كرمانشاه

به گفته يكي از شاهدان در روز جمعه 15مهر سردمداران ولايت يك راهپيمايي نمايشي بعنوان راهپيمايي خانوادگي ترتيب داده بود و جايزه يك دستگاه خودرو پرايد
در طاقبستان در نظرگرفته بود به همين خاطر مردمي كه در اين مسابقه شركت كرده بودند به سمت طاقبستان رفتند نهايتاً جمعيت زيادي كه جمع شد از اين صحنه فيلم گرفته شد. درهمين حين يكي بعنوان مجري مي گويد مردمي كه به استقبال مقام معظم رهبري آمده اند... تا به اين وسيله آبروي نظام را حفظ كنندواز اين صحنه ها براي تبليغات و نمايش جمعيت مستقبل خامنه اي استفاده شود.


 

postheadericon واکنشهای هراس‌آلود دیکتاتوری آخوندی نسبت به پیامدهای عملیات ناکام تروریستی رژیم

در ادامه واکنشهای هراس‌آلود دیکتاتوری آخوندی نسبت به پیامدهای عملیات ناکام تروریستی رژيم، پاسدار سلامی، جانشین سرکرده سپاه پاسداران، مدعی شد: «این‌گونه اتهامات در شرایط کنونی با هدف تفرقه‌افکنی بین شیعه و سنی و ایجاد گسست بین جهان اسلام و کشورهای اسلامی و متأثر از ناتوانی آمریکا در خروج از بحرانی است که موج بیداری اسلامی در خاورمیانه برای آنها ایجاد کرده است» (خبرگزاري پاسداران، فارس، 20مهر).

خزاعی، سفیر دیکتاتوری تروریستی رژیم در سازمان ملل، نیز بار دیگر واکنش آمریکا و جهان را در قبال عملیات ناکام تروریستی رژیم، خطرناک توصیف کرد و گفت: «این دروغ بزرگ در متهم‌کردن ایران به اقدام برای ترور سفیر کشوری اسلامی و همسایه در واشنگتن، توسط جنگ‌افروزانی که فضا را برای ایجاد رعب‌ووحشت در ذهن مردم مسموم می‌کنند، درست شده است» (21مهر، خبرگزاری حكومتي مهر).

آخوند خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین نظام نیز گفت: «مسائل و بحث و گفتگوها و نقد و انتقادهایی که در درون ما هست امری است داخلی و نمی‌تواند و نباید دستاویز توجیه دخالت بیگانگان در امور داخلی شود. مواضع و رفتارها و گفتارها به‌خصوص از سوی مسئولان نیز باید به‌گونه‌یی باشد که بهانه‌یی به دست قدرتها و جریانهای بیرونی که مصالح ملی و امنیت و تمامیت ارضی ما را هدف قرار داده‌اند، ندهد».
آخوند خاتمی بار دیگر، بر وفاداری خود به نظام ولایت فقیه تأکید کرد و افزود: « برای کسانی که به اصل انقلاب و مصالح ملی می‌اندیشند... هرگونه برخورد خشن و خصمانه با ایران مطرود است و همگان باید در مقابل آن بایستند» (سايت حكومتي آینده نیوز، 20مهر).

در همین حال، خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران نوشت: «وکیل ”منصور ارباب‌سیار“ که به اتهام توطئه برای ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن دستگیر شده است، اعلام کرد: ارباب سیار هنگامی که رسماً علیه وی در دادگاه اعلام جرم شود، خود را بی‌گناه معرفی خواهد کرد» (فارس، 20مهر).

postheadericon واکنش زبونانه سپاه در مقابل آمریکا

سپاه پاسداران دخالت در توطئه ترور سفير عربستان در آمريکا را تکذيب کرد

۱۳۹۰/۰۷/۲۰
يک روز پس از آن که مقامات آمريکا دو ايرانی را به تلاش برای ترور سفير عربستان در واشينگتن متهم کردند، سرتيپ پاسدار حسين سلامی، جانشين فرمانده کل سپاه روز چهارشنبه اتهامات آمريکا مبنی بر دخالت برخی از اعضای سپاه پاسداران در اين توطئه را «مضحک و بی اساس» خوانده است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران گفته است:« ادعای آمريکا مبنی بر دخالت برخی از اعضای سپاه پاسداران در برنامه ساختگی ترور ديپلمات يکی از کشورهای عربی در واشینگتن مضحک و بی اساس است.»

حسين سلامی اضافه کرده است: «اين گونه اقدامات سناريويی نخ نما و بی اساس بوده و در حقيقت نوعی فرافکنی و ايجاد انحراف در افکار عمومی دنيا از نهضت ضد سرمايه داری وال استريت و ناکامی ها آمريکا در اجرای سياست های استکباری خود در منطقه و جهان است.»

مقام های وزارت دادگستری و همچنين پليس فدرال آمريکا روز سه شنبه گفتند، دو ايرانی در صدد بودند که به سفارتخانه های عربستان سعودی و اسرائيل در واشينگتن حمله کرده و همچنين عادل الجبير، سفير عربستان سعودی در آمريکا را ترور کنند.

مقام های امريکا اين دو ايرانی را «منصور ارباب سيار»، ۵۶ ساله، و «غلام شکوری» معرفی کرده اند. منصور ارباب سيار دارای تابعيت ايرانی - آمريکايی است و هم اکنون در بازداشت به سر می برد، ولی غلام شکوری فراری است و گفته می شود که وابسته به نيروی قدس سپاه پاسداران است.

در ادامه واکنش های مقام های ايران به اتهام های آمريکا روز چهارشنبه علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی ايران، این اتهامات را «يک سناريوی از پيش شکست خورده، مضحک و خنده آور» توصيف کرده است.

علی اکبر صالحی می گويد:« اين سناريو آنقدر مضحک است که حتی عقل يک بچه هم آن را نمی پذيرد.»

وزيرامور خارجه ايران همچنين اضافه کرده است که طراحان چنين اتهاماتی «نزد افکار عمومی جهان رسوا » خواهند شد.

در همين زمينه، ايران روز چهارشنبه، با احضار کاردار سوئيس در تهران، به شدت به اتهامات اخير آمريکا اعتراض کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر، کاردار سوئيس در تهران، در غياب سفير آن کشور، به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شديد جمهوری اسلامی به اين اتهامات به وی ابلاغ شده است.

بنابر اين گزارش، رييس اداره‌ آمريکای شمالی وزارت خارجه در اين ديدار ضمن محکوم کردن ادعای دولت آمريکا، آن را «شانتاژ سياسی» خوانده است.

به دنبال قطع روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا در سال ۱۳۵۸، سفارت سوئيس در تهران حافظ منافع دولت آ‌مريکا در ايران است.

اين در حالی است که جو بايدن، معاون رييس جمهور آمريکا، روز چهارشنبه با اشاره به اتهامات واشينگتن مبنی بر دست داشتن دو ايرانی در طرح ترور سفير عربستان، گفت: اين اقدام وحشتناکی است و ايران بايد پاسخگوی اقدامات خود باشد.

معاون رييس جمهوری امريکا همچنين تصريح کرده است:«نقض يکی از بنيادی‌ترين اصول ديپلماتيک اقدامی شرم آور است.»

استيو فيلد، سخنگوی ديويد کامرون، نخست وزير بريتانيا نيز گفت که اين کشور در حال رايزنی با آمريکا و ديگر کشورها در مورد به اجرا گذاشتن تحريم های جديد عليه ايران است.
 
ا
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب ، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
خوب، دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کرد
و سپس ساکت شد...
اما همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،
کنار دیوار ، دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش، دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زد
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران، منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام، گفت : لطفی بکنید، که حسن را ببرم!
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده بچه ی سر به هوا، یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش، متورم شده است
درد سختی دارد، می بریمش دکتر با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من به یاد آورد این کلام را...
که به هنگامه ی خشم
نه به فکر تصمیم
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
***
یا چرا اصلا من عصبانی باشم
با محبت شاید، گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
هرگز
مرداد 1390
پری کاظمی
 


کودتا در صدای امریکا توسط رامین عسگرد مدیر صدای امریکا



مطلع شدم که باند لابی نایاک , توسط رامین عسگرد ,گماشثه مماشاتگران, آقای چالنگی , کارمند رسمی‌ و باسابقه این رسانه‌ و تنی چند از کارکنان دیگر را که حاضر به خدمت به رژیم آخوندها نیستند با توسل به شیوه‌های مافیایی اخراج کردند."ا
در ضمن علاوه بر چالنگی، تنها کسی که انسانهای باشرف را به صدای آمریکا می برد، چندین تن دیگر از جمله احمد باطبی را هم بیرون کردند. صدای آمریکا با این کار بی دنده و ترمز خط مماشات با رژیم را در پیش گرفته است. بعد از این بیرون کردنها، عسگرد در جلسه خصوصی کارکنان گفته که ما نباید بر علیه رژیم زیاد حرف بزنیم، بلکه باید پلی باشیم برای ارتباط با ایران. خبر این تغییرات را لطفا در صفحات فیسبوک خودتان به اطلاع همگان برسانید. این هم عکس مزدور رامین عسگرد مدیر صدای امریکا درحین سخنرانی درجمع گروه موسوم به نایاک تریتا پارسی


اعتراف به شکست طرح ارتجاعی صدور انقلاب توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت آخوندها


پاسدار محسن رضایی
 پاسدار محسن رضایی

 به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس در ۱۴ مهر ماه
 ۱۳۹۰ محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت که سالها به‌عنوان یک سر پاسدار جنایتکار در اجرای احکام خمینی و خامنه‌ای برای صدور انقلاب؛ از جمله در جنگ ضدمیهنی خمینی با عراق، بسیاری از امکانات و سرمایه‌های انسانی و مالی کشور ما را به باد فنا داد، در یک سخنرانی برای به‌اصطلاح دانشجویان دانشگاه آزاد اراک به‌وضوح به شکست این طرح ضدانسانی اعتراف کرد و گفت: ما به‌دنبال امپراتوری در دنیا نیستیم، اما می‌توانیم نفوذ معنوی و فرهنگی خود را گسترش دهیم. سرپاسدار جنایتکار ادعا کرد که رژیم آخوندی باید از شرایط منطقه استفاده کرده و نفوذ معنوی خود را در منطقه گسترش دهد. اما نتوانست شکست جمهوری آخوندی را به‌خصوص در زمینه‌های اقتصادی و علمی کتمان کند و با حسرت از این واقعیت گفت:
بدون شک ما زمانی می‌توانیم از این فرصت‌ها استفاده کنیم که پیشرفت علمی، فرهنگی اقتصادی داشته باشیم، ما اگر از این موج ایستادگی نتوانیم بهره‌برداری کنیم نتیجه‌اش این می‌شود که این موج بعد از ۱۰سال از بین می‌رود و ما هنوز استفاده نکرده‌ایم.
سرپاسدار ابله با سوزوگداز از شکست ایدئولوژی ولایت فقیه گفت:
بهره‌برداری از این فرصت‌ها نیازمند یک تحول بزرگ است و لازمه این بهره‌ برداری که به نفوذ اسلام و ایران در منطقه کشیده شد، داشتن یک پشتوانه قوی و محکم است. سؤال این‌جاست که آیا با این اقتصاد می‌توانیم؟ ما هنوز تورم و بیکاری را بعد از ۴۰سال حل نکرده‌ایم، آیا با این سیستم بانکی می‌توانیم حمایت جدی کنیم.
جالبترین دریافت از سخنان این جنایتکار ابله این است که هنوز بعد از به قول خودش ۴۰سال نتوانسته بفهمد که ریشه همه‌ی این دزدیها و جنایتها و ناکامی‌ها و بدبختی‌هایی که بر سر کشور و مردم ایران آورده‌اند در ایدئولوژی به غایت دیکتاتوری و سرکوبگرایانه ولایت مطلقه یک آخوند به نام فقیه است. وگرنه، نه ابلهی مثل او فرمانده سپاه پاسداران و سپس دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام می‌شد و نه گوساله‌ای مثل احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور و نه این اختلاسهای نجومی در کشور اتفاق می‌افتاد که حاصلش فقر و گرسنگی فرزندان بی‌گناه ایران‌زمین بوده است.

About Me

گُل فروش خيابان
مشاهده نمایه کامل من