نوروزی دیگر در راه است. هر سال می گذرد و روز اول فروردین فرا می رسد و این چرخش طبیعت هیچگاه کهنگی پذیر نیست. نوروز همواره زنده است. نوروزتر از هرنوروزی. می گویند قدمت نوروز به شش هزار سال پیش به دوران جمشید شاه بر می گردد. نسل ها در پی نسل ها این ایام فرخنده را جشن گرفته اند. حوادث گوناگون اجتماعی و طبیعی نتوانسته لحظه ای ایرانیان را در پاسداشت این آئین بجا مانده از نیاکانشان باز دارد. ایران این سرزمین کهن حوادث زیادی را بخود دیده است. از حمله چنگیز و اسکندر و اعراب تا روزگار ایلغار خمینی اما هیچکدام از این حوادث نتوانسته است خللی در اراده ایرانیان در گرامیداشت نوروز ایجاد کند. آنان همواره در پس تمامی تغییر و تحولات بنیان کن بشاش تر و سرزنده تر از قبل به استقبال نوروز رفته اند و دست افشان و پاکوبان موکبش را گرامی داشته اند. چرا که نوروز در دل خود پیامی دارد که هیچگاه کهنه و پیر نمی شود. راز و رمزی که هر چند بسیار ساده اما پرمفهوم و پر نغز و نشان از قانونمندی تکاملی طبیعت و الهام گرفتن از آن برای تغییر در سرنوشت فرزند انسان است.
نوروز پیام آور این واقعیت سرسخت است که بر زمستان سرد و یخبندان است که برود و بر بهاران گرمایش و خورشید و درخشندگی است که فرا رسد. دقیقا از همین منظر نوروز پراز مفاهیم تکاملی است و چه بسیار نیروها و جریانات ضد تکاملی در طول تاریخ بوده اند که در دشمنی با این واقعیت خواسته اند ایرانیان را از بزرگداشت نوروز و برگزاری آیین آن بازدارند.
رژیم ضد تکاملی و قرون وسطائی کنونی حاکم بر وطن اسیرمان ایران تمامی هم و غم خود را برای در هم کوبیدن آئین نوروز و برگزاری آن بکار گرفته است. آخوندهای ریز و درشت با تفکرات تارعنکبوت بسته هر سال قبل از فرارسیدن آئین بزرگداشت نوروز همچون چهارشنبه سوری گله وار به صحنه می آیند تا نوروز را به زعم خود خوار و بی مایه جلوه دهند و در پی آن پاسداران و نگهبانان تاریکی و شب و زمستان به صحنه می آیند تا با نماد نوروز بجنگند. از چهارشنبه سوری و حاجی فیروز و هر آنچه که با خود نشانی از نوروز و تحول و سرزندگی دارد اما هربار سرافکنده تر از گذشته مجبور شده اند که در برابر عظمت نوروز سرخم کرده و مغلوب صحنه را ترک کنند. بیچاره شب پرستان نمی دانند که اگر نوروز از بین رفتنی بود اسلاف آنها از مغول و اسکندر می توانستند ریشه نوروز را بخشکانند اما هیهات که نوروز چه دشمنها برخود دیده و با آنها در جنگ بوده و آنها را مغلوب کرده و خود رهیده است تا مشعل بزرگداشت این آئین ملی را به نسلهای بعد بسپارد.
با این امید به استقبال نوروز امسال می رویم که که در پی تغییر و تحول طبیعی لاجرم تغییر و تحول اجتماعی در سرنوشت ملت ایران هم فراخواهد رسید. رژیم نوروز ستیز حاکم که نگهبان و پاسدار زمستان و تاریکی اجتماعی ملت ایران است باید در برابر اراده نوروزگونه ملت ایران برای تغییر سرنوشت خود سرفرودآورد و بر بهاران آزادی است که فرارسد. بهارانی که زمینه ساز بروز استعدادهای نهفته ملت بزرگ ایران و جوانان برومندش خواهد بود. این امید هیچگاه کهنگی پذیر نیست. هر سال با ایمان و یقین به فرارسیدن بهاران رهائی به استقبال نوروز می رویم و سرشار از بارقه ی حیات و تمنای خواستن زندگی آن را جشن می گیریم و رجا واثق داریم که موکب بهاران آزادی ملت ایران در پی مقاومت ظفرنمونش در پرتو مهرتابان آزادی و مقاومت و با الهام از عزم جزم بهترین فرزندان ملت ایران برای برافکندن کاخ ظلم و ستم در راه است. پس چه باک اگر دشمن ایران و ایرانی بخواهد بازهم در دشمنی با نوروز از فرارسیدن بهاران آزادی وطن جلوگیری کند چرا که من و یاران بهم سازیم و بنیانش براندازیم. به امید فرارسیدن بهاران آزادی ایران زمین در پی نوروز باستانی.